

رابین مکلورین ویلیامز ۲۱ ژوئیهی ۱۹۵۱ در شیکاگو به دنیا آمد. او یکی از برترین هنرپیشهها و کمدینهای آمریکایی بود. وی برندهی جوایز اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی، جایزه ساترن نقش اول مرد و گرمی شده بود.
فعالیتهای رابین ویلیامز، بیشتر در سینما، تلویزیون و تئاتر بود. او با اجرای نقش در مجموعهی تلویزیونی مورک غریبه به اوج شهرت دستیافت.
در ماه اکتبر سال ۱۹۹۷ در رتبه ۶۳ از فهرست صد ستارهی برتر تاریخ سینما در مجلهی امپایر قرار گرفت. البته همان سال نشریه «اینترتیمنت ویکلی» او را بهعنوان «بامزهترین مرد زندهی جهان» انتخاب کرد.
در زمان ساخت فهرست شیندلر (۱۹۹۳) استیون اسپیلبرگ بارها با او تماس گرفت و صدای او را روی بلندگو گذاشت تا ویلیامز بتواند برای بازیگران و عوامل فیلماش جوک تعریفکند و حالوهوای آنها را تغییر بدهد. ویلیامز اغلب از شخصیتش در پویانمایی علاءالدین بهره میبرد.
در ماه مارس ۲۰۰۹ با موفقیت عمل قلب باز را پشتسر گذاشت و ازآنپس گیاهخوار شد.
در سپتامبر ۲۰۰۶ با سلامت کامل از مرکز توانبخشی درمان اعتیاد به الکل مرخص شد. او پیشازاین در دههی ۱۹۸۰ هم یکبار بر اعتیادش به مواد مخدر و الکل غلبهکردهبود.
یکبار جیمز لیپتون از او پرسید که وقتی وارد بهشت میشود از خدا چه درخواستی دارد که پاسخ داد: «یک صندلی در ردیف اول کنسرت ولفگانگ آمادئوس موتسارت و الویس پرسلی.»
شمایلهای کمدی زندگی او، جاناتان وینترز و ریچارد پریور بودند.
در تاریخ ۱۱ اوت ۲۰۱۴ پیکر ویلیامز در خانهاش در منطقه غیرصنعتی تیبورون کالیفرنیا، حوالی ساعت ۱۱:۵۵ صبح پیدا شد و مرگ او رسماً در ساعت ۱۲:۰۲ بعدازظهر در سن ۶۳ سالگی تأیید شد. پلیس کالیفرنیا تأیید کرد دلیل مرگ رابین ویلیامز، خودکشی بوده است. او خود را در ویلایی که همراه همسرش در آن زندگی میکرد، حلقآویز کرد. سوزان اشنایدر، همسر رابین ویلیامز گفت که او در زمان مرگ به پارکینسون مبتلا بود. سوزان اشنایدر گفت که بیماری پارکینسون همسرش در مراحل اولیه بود، ولی او هنوز آمادگی لازم را برای اعلام عمومی ابتلایش به این بیماری نداشت. مقامهای ایالت کالیفرنیا میگویند در آزمایشهایی که در پی خودکشی رابین ویلیامز از جسد او به عمل آمد، نشانی از الکل یا مواد مخدر دیده نشده است.
باراک اوباما رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا در پیامی در توییتر، چنین ابراز تأسف کرد: «او ما را به خنده واداشت. به گریه واداشت. او توانست درنهایت همهی عناصر روح انسان را به تأثر وادارد.»